ماه مبارک رمضان، ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است و اهل معرفت میگویند این ماه، ماه سیر إلیاللهتعالی و دار ضیافتالله و سلوک معنوی است. «قرآن» که کلامالله است در این ماه بر پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است و بزرگان از آن به «قرآن نازل» تعبیر میکنند؛ «دعا» هم که در این ماه بسیار سفارش شده است، این است که حق تعالی اجازه داده است که عبد هر چه میخواهد را از او تقاضا کند و از آن نیز به «قرآن صاعد» تعبیر میکنند.
بحث ما راجع به دعا و تقسیمبندی دعا به مأثور و غیرمأثور بود. بحث دعای مأثور بحثی مستقل و جدا است که اگر برسیم در مورد آن هم بحث میکنیم. عرض کردم که بهطور کلی، رب به عبدش اجازه داده است که آنچه را میخواهی از من تقاضا کن! دعاهای غیرمأثور عبارت است از دعاها و تقاضاهایی که عبد از رب خود میکند و آن را در هر قالبی که خودش میخواهد میریزد.
این قسم از دعا دارای آداب و شرایطی است که این آداب و شرایط - در مورد دعاهایی که معقول و مشروع باشد- موجب میشود مقتضی دعا که همان اجابت است، تشدید شود یا به فعلیت برسد و یا آثار اجابتش زودتر و سریعتر به ظهور برسد.
در باب دعا اینطور است که هر دعایی مقتضی اجابت را دارد. هر دعایی که انسان در ماه مبارک رمضان میکند -البته به شرط آنکه معقول و مشروع باشد و ویژگیهایی داشته باشد- در همه این دعاها، مقتضی اجابت هست. این اموری که به آنها «آداب دعا» گفته میشود، یا اقتضا را تقویت میکند و یا آن را به فعلیت میرساند و یا موجب تسریع در اجابت میشود. بعضی از این امور هم هستند که رفع موانع میکنند.
بهترین پذیرایی در ضیافت الهی
خوب است نکتهای را اینجا تذکر دهم؛ اینکه میگویند ماه رمان، ماه ضیافتالله است و ماهی است که خداوند بندگانش را مهمان کرده است، یک سؤال ایجاد میکند و آن این است که خدا بندگانش را به چه چیزی مهمان کرده است؟ این ماه، ماهی است که خدا بندهاش را مهمان کرده است. اما میدانی غذای این مهمانی چیست؟ غذایش همین کلام او است. بنده را به همین «کلام» مهمان کرده است. از او پذیرایی کرده به اینکه با او سخن گفته است. این بهترین پذیرایی است. بهترین پذیرایی همین است که موجودی که لایتناهی است و کمال مطلق و جمال مطلق است، بیاید و من و تو را به حساب آورد و مخاطب قرار دهد و با ما حرف بزند. در این ماه بهترین پذیرایی را با کلام نازلش، از من و تو کرده است.
ادامه عوامل مؤثر بر اجابت دعا
- شروع دعا با بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
اما بحث ما در باب اموری بود که در تأثیرگذاری دعا دخالت دارد. به این معنا که اقتضا را تشدید میکند یا به فعلیت میرساند، یا تسریع در اجابت میکند. در بین این عوامل، نماز و روزه و وضو و استقبال قبله و... بود که من آنها را در جلسات گذشته عرض کردم. ما در بعضی از روایات داریم که هر وقت خواستی دعا کنی و از خدا تقاضایی داشته باشی، کلامت را با نام او آغاز کن. روایت دارد: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَا یُرَدُّ دُعَاءٌ أَوَّلُهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛(بحارالانوار) یعنی دعایی که بنده اولش را با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» شروع کند، ردشدنی نیست.
1- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ؛ سبب قاطعیت در دعا
در اینجا من فقط اشاره میکنم که یک مطلب مشترک در تمام این اموری که سابقاً گفتیم هست و آن این است که با انجام این کار و رعایت این ادب، انسان به معبودش توجه پیدا میکند. خصوصاً دو صفتی که در این عبارت شریف هست و به کار گرفته شده -رحمان و رحیم- خودش دارای خصوصیتی است. گفتن این جمله، آن چیزی را که در دعا رکن است که عبارت از توجه تام به خالق و انقطاع از غیر معبود است، زنده میکند. اشاره به «لَا مُؤثّرَ فِی الوُجُودِ إلّا الله» است ، این حقیقت را در انسان زنده میکند. لذا موجب قاطعیت در دعا میشود. یعنی با گفتن این نام خداوند و توجه پیدا کردن به اینکه او رحمان و رحیم است، انسان قاطعانه از او تقاضا میکند. یک نوع قاطعیت میآورد که انسان از خدا با قاطعیت میخواهد و درخواست میکند.
2- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ؛ نزدیکترین نام به اسم اعظم
نکته دیگری که در خصوص «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» هست، این است که در میان نامهای مقدس خدا، بالاترین نامی که نزدیک به اسم اعظم است، همین «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» است.ما در روایات داریم که نزدیکترین به اسم اعظم، «بسم الله» است.
در روایتی از پیغمبر اکرم(ص) آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أقْرَبُ إلَى الإسْمِ الأعْظَمِ مِنْ سَوَادِ العَیْنِ إلَى بَیَاضِهَا»؛(عدةالداعی) حضرت میفرماید، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» به اسم اعظم خدا از سیاهی چشم به سپیدی آن نزدیکتر است.
در روایت دیگر هست که از پیغمبر اکرم(ص) درباره «بسم الله» سؤال کردند؛ «سُئِلَ عَن بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»، حضرت جواب دادند: «اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ الْأَکْبَرِ وَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اسْمِ اللَّهِ الْأَکْبَرِ إِلَّا کَمَا بَیْنَ سَوَادِ الْعَیْنِ وَ بَیَاضِهَا مِنَ الْقُرْبِ».(بحارالانوار) یعنی اسمی از اسامی خداوند بزرگ است و فاصله بین آن و اسم اعظم به اندازه فاصله میان سیاهی و سپیدی چشم است. این همان مفاد روایت قبلی بود.
3- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» همان اسم اعظم است
در روایتی از امام صادق (ع) است که حضرت میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسْمُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ أَوْ قَالَ الْأَعْظَم».(بحارالانوار) دیگر با این روایت، باید گفت که «بسم الله الرحمن الرحیم» خودِ اسم اعظم است.
دعا را با اسم اعظم خدا شروع کن! این معنای این چند روایت است. اینکه در آن روایت داشت که فرمود، دعایی که با «بسم الله» شروع شود رد نمیشود، برای همین است. فرض کنید کسی که میخواهد دعا کند، وضو گرفت، نمازش را خواند، بعد از نماز حالا همان آدابی که دارد، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بگوید و بعد تقاضایش را از خدا مطرح کند و آنچه که میخواهد را از او بخواهد، چنین کسی دعایش رد نخواهد شد.
در آن روایت که فرمود: دعایی که با این نام آغاز شود، بدون پاسخ نخواهد بود؛ جهتش همین است. گویا عبد با نام برتر خدا، با او مواجهه میکند و از او تقاضا میکند. چون اینجا نام مقدس خداوند مطرح است، دعا رد نمیشود. لذا یکی از آداب این است که کسی که میخواهد دعا کند، اوّل اسمُاللهِالأعظم را ببرد. روایت آن را خواندم برای این که این را مطرح کنم. «بسم الله» نام خدا است و روایت، از آن تعبیر به اسمُاللهِالأکبر میکند.
کار نیکان را قیاس از خود مگیر!
البته من این را صریح به شما بگویم که ما چون از اولیای خدا نیستیم، وضع ما اینطور است. یک وقت اشتباه نکنید! بحث اولیای خدا همان روایتی بود که قبلاً خواندم. اولیاء خدا چون رابطهشان با خدا، رابطه عاشق و معشوقی است و روی محبت است، محبوب –خدا- هم که دستبردار نیست و دلش میخواهد بارها صدای مُحِبّ خود را بشنود، لذا حاجت آنها را زود نمیدهد.
اگر بنا شود که اجابت دعای آنها بروز و ظهور سریع داشته باشد، دیگر این صدای «یا الله» شنیده نمیشود. آن بحث جدا است. کار نیکان را قیاس از خود مگیر! یک وقت اشتباه نکنید! اینها را با هم خَلط نکنید. اینها هر کدام مباحثی است که جای خودش، کاملاً درست و حساب شده است.
- چهار مرتبه «الحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمینَ» گفتن
ما در روایتی از پیغمبر اکرم داریم که حضرت فرمود: «مَنْ قَالَ الحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمینَ أرْبَعَ مَرَّاتٍ قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلِّ سَلْ تُعْطَهُ»؛(الدعاء للطبرانی) یعنی هرکه چهار مرتبه بگوید «الحمد لله رب العاالمین» خدا به او میگوید بخواه، تا به تو عطا شود! با این روایت در باب آداب دعا یک دری باز میشود که ما بحثهای مفصلی در اینجا داریم؛ یک بحث در باب اینکه در باب دعا، چه صفاتی از صفاتِ اللهتعالی را انسان مطرح کند.
تکرار مُعیّن اذکار و اوراد
یک بحث دیگر، بحث رقم و عدد اذکار است. در این روایت اینطور داشت که اگر «چهار بار» بگوید «الحمد لله» و بعد از خدا بخواهد، خدا به او میدهد. گاهی ما میبینیم در باب ادعیه وارد شده که انسان، مثلاً اگر ده مرتبه «یا الله» بگوید، جواب مثبت خواهد داشت. یعنی رقم دَه را ذکر میکنند. یا مثلاً گفته میشود هفت مرتبه بگوید «یا أرحم الراحمین». این چیزهایی که شنیدید را من مطرح میکنم که به ذهن شما نزدیک باشد. در اینجا مثلاً چهار مرتبه دارد، که «الحمد لله رب العالمین» بگوید. این رقمها مطرح میشود.
تکرار نامُعیّن اذکار و اوراد
در بعضی ادعیه هست که رقم ندارد. حتی در دعاهای مأثور هم این هست و آنهایی که اهل دعا هستند، برخورد کردهاند. هر دو مورد مطرح است. هم ذکر رقمی مطرح است و هم بیرقم. مثلاً در بعضی جاها میگوید: وقتی این دعا تمام شد، ده مرتبه بگو «یا الله»، یا هفت مرتبه بگو کذا. هر کدام از اینها رقمهای خاص خودش را مطرح میکند. در یک جاهایی هست که تکرار را میآورد، اما رقم نمیگذارد و سقف برایش تعیین نمیکند. مثلاً میگوید تا نَفَس داری، بگو «یا رب! یا رب!...»
رابطه مستقیم «اعمال، اذکار، اوقات و اماکن» با «نتیجه دعا»
تمام اینها حسابشده است و رابطه مستقیم دارد با همین حرفهایی که من زدم. چه تأثیر در مقتضی دعا، چه در به فعلیت رساندنش، چه تسریع در اجابت، یعنی بروز و ظهور اثر دعا. اینها دقیقاً مؤثر است. بنابر این یک سنخ مسائل در باب دعا هست که در روایات به آن اشاره شده است. شما اگر بحث دعا را بخواهید به طور کلی مطرح کنید، باید بگویید که در هر دعایی که معقول و مشروع است، مقتضی اجابت هست؛ حالا اگر این دعا در روابط گوناگون قرار بگیرد، چه از نظر عمل ـبه این معنا که ما پیش از دعا عملی را انجام دهیم یا ذکری بگوییمـ و چه از نظر زمان و مکان، اینها همه بر دعا اثر میگذارند.
بنابر این دعا خودش کارآیی دارد، اما این امور که از آن به «شرایط و آداب دعا» تعبیر میکنیم، کارآیی دعا را تقویت میکند. در مورد دعاهای غیر مأثور و حتی دعاهایی که نسبت به زمانها، مکانها و موقعیتهای خاص مطرح میشود، همین مسائل مطرح است. این مطالبی که شما در معارفمان میبینید، بیحساب نیست؛ کاملاً حساب شده است. یعنی اینها بر دعا اثر میگذارند. در روابط گوناگون اینها اثر خودشان را دارند.
خصوصیت دعا در ماه مبارک رمضان
اینکه در بین زمانهای مؤثر بر دعا ماه مبارک رمضان را مطرح میکنند، جهت خاصّ خودش را دارد. باز در بین لیالی ماه مبارک رمضان، شب قدر را پیش میکشند؛ یعنی آن شب دارای خصوصیتی ویژه است و اثر خاصّ دارد. اگر انسان مراقبت نسبت به این امور داشته باشد، دعایش رد نمیشود.
تعبیر «لایُرَدّ» ـکه در روایت بودـ به این معنا است که توجه به این لحظات خاصّ، مُقتَضَیاتی که در آن دعاها هست را تشدید میکند و به فعلیت میرساند و بعد هم بروز و ظهورش را سرعت میبخشد و در دعا تأثیر میکند. واقعاً تأثیر میگذارد. تازه همه اینها را که گفتم، راجع به اعمال و اذکار و برای قبل از دعا بود.
مراقب باش مغبون نشوی!
اینکه در ماه مبارک رمضان، راجع به قرائت قرآن سفارش میشود و روایت هم خیلی صریح بود که هر یک آیهاش معادل یک ختم قرآن در اوقات دیگر است. در رابطه با دعا هم از ائمه (علیهمالسلام) هست که دعا در این ماه مستجاب است. «مستجاب است» یعنی این زمان خاص، روی دعای تو اثر میگذارد. سحرش باشد، شب جمعهاش باشد، لیلة القدرش باشد، اینها همه و همه مؤثر هستند. این را بدانید که خسارت از دست دادن این موقعیتها، برای من و شما کوچک نیست. این را بدان که اگر این فرصت را رهایش کردی، یک سال مغبونی. خیلی صریح بگویم؛ یازده ماه دیگر ـاگر زنده ماندی و موفق شدیـ این فرصت مجدّداً دست خواهد داد. این ادعیهای که وارد شده است را در این اوقات از دست ندهید.
- استجابت دعا بر سر مزار پدر و مادر
اموری که به عنوان آداب و شرایط برای دعا شمرده میشود، خیلی زیاد است و من نمیخواهم همه آن امور را برشمُرم؛ مثلاً موقع وضو گرفتن و موقع اذان، دعا مستجاب است. اینها چیزهای عمومی است. در این مواقع اگر دعا کنید، دعا بُردش بیشتر میشود. اما یکی از موقعیتهایی که برای اجابت دعا آوردهاند، این است که انسان وقتی بر سر مزار اهل قبور رفت دعا کند. آن کسی که پدر و مادرش را از دست داده است، وقتی بر سر مزارشان رفت اگر آنجا دعا کند، دعا آنجا مستجاب میشود.
این ربطی به مسجد الحرام و اعتاب مقدسه ندارد. نه خانه خدا است، نه مسجد است؛ هیچ کدام اینها نیست. در این مسأله یک نکته دیگر نهفته است و آن همان وجه مشترکی است که من در این مباحث مطرح کردم. وقتی که به زیارت اهل قبور رفتی، به یاد مرگ میافتی و میفهمی که تو هم یک روز باید زیر این خاکها بروی. آنوقت میفهمی که در نهایت سر و کارت با خدا است.
ما در روایات داریم که یکی از جاهایی که دعا مستجاب است، آنجایی است که به زیارت اهل قبور و پدر و مادرت میروی. حالا انسانهای دیگر را تو ندیدی، ولی پدر و مادر خودت را که دیدی؛ دیدی که بعد از چند سال زندگی راهشان به اینجا رسید. دیدی چه شد؟! بدان که تو هم میمیری! آنوقت به یاد مرگ و قیامت میافتی و در آنجا متوجه خدا میشوی و صدایت بلند میشود که «ای خدا، مرا ببخش!».
- اولین ادب دعا، رفع موانع به وسیله استغفار
برای دعا اول باید رفع موانع کنی تا دعایت مستجاب شود. استغفار، اولین مرحله از آداب دعا است. خیلی این مسئله دقیق، ظریف، منظم و طبق آداب دعا است که اول با استغفار رفع موانع کن؛ گناهانت که رفت و حجابها که از سر راهت برداشته شد، آن وقت تقاضا کن. تمام اینها حسابشده بود که در بحث دعا آمده و مطرح شده است. میخواستم این را بگویم که اینها بیحساب نیست.
توسل به انسان کامل اکسیر اعظم است
البته مسئله ارتباط با انسان برتر و از او مدد جستن و دستگیری آنها بحث جدایی است. ما در ادعیهمان هم داریم و آنها هم توسل را رد نمیکنند. اما به این شرط که تو دستت را به سوی او دراز کنی. کسی که دارد غرق میشود، انسان کامل به او میگوید دست را به من بده! اگر تو دستت را ندهی که نجات پیدا نمیکنی. تو دستت را بده، مطمئن باش که او حتماً دست تو را میگیرد. اصلاً آنها دستشان را قبل از تو دراز کردهاند و میگویند دستت را بده! تو باید دست را در دست او بگذاری.
-----------------------------------------
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی
نظر شما